جاماندن حضرت رقیه (س) از کاروان

تا قافله اتراق کرد یه نازدانه که تو این نقل نوشتن فاطمه بنت الحسین که بعضی هام گفتند که این همون رقیه بود از سایه ی بوته ی خاری استفاده کرد رفت زیر سایه ی این خار، آنقده خسته بود تشنه بود گرسنه بود خوابش برد، قافله حرکت کرد، این دختر جاموند ...

قافله که حرکت کرد، عقیله ی بنی هاشم خبردار شد این ناز دانه جامونده، صدا زد یا قوم! بالله! شما را به خدا قدری صبرکنید افتقدت ابنت الاخ الحسین جگرگوشه ی حسینم جامونده ...
چنان ناله ای زد، راوی میگه من شنیدم، گفتم الان از ناله ی زینب آسمون و زمین به هم میریزه
دستور دادن قافله توقف کنه، دونفر مامورشدن این بچه رو برگردونن؛ یکی من بودم و یکی زجربن قیس (یا زحربن قیس)
من با زجر، برگشتم عقب قافله، از دور داشتم میدیدم حالت این دختر رو؛ دیدم دست روی سر گذاشته، هی تو بیابونا به سمت راست و چپ نگاه میکنه، (بچه ی گم شده دیدی یا نه؟)
بشنو" میدونی کیارو صدا میزد؟! اولین کسی که صدا میزد عموجانش بود، هی میگفت: یا عماه ... ! یا عمتاه ... ! یا اماه ... ازدور داشتم میدیدم؛ هی به سمت چپ و راست فرار میکرد، هی مینشست رو زمین پاهاشو نگاه میکرد ...
چقدر خار تو این پاها رفته بود، نمیدونم!!! تا زجربن قیس بهش رسید چنان با تازیانه ...... آی حسین ......
این دختر حسینه، از کربلا تا اینجا دائم کتک خورده، طعنه و ناسزا شنیده، راوی میگه این دختر یه جمله ای گفت، من واسطه شدم، گفتم صبر کن، ملاحظه کن، یتیمه .... اجازه ندادم دیگه بیش ازاین اذیتش کنه.
این دختر به من اعتماد کرد، فرمود :من دختر پیغمبرم، بهش بگو اگه میخوای منم بکشی بکش اما فقط یه بار دیگه بذار عمه مو ببینم .... آی حسین ...
بابا آتیش زدن به خیمه هامون
تار میبینه دیگه نگامون
نمونده گوشواره برامون بابا باباجون
کجایی بابا ؟
سرتو روی نیزه دیدم ....
دنبال نیزه میدویدم ....
اما به تو من نرسیدم ....
کجایی بابا؟
بابا داری با خود هزار نشونه
لبت به رنگ آغوونه
نگو که کار خیزرونه
کجایی بابا؟
بابا امون از این زخمای کاری
خون از لب تو شده جاری
کی سنگ زده بر لب قاری؟
بابای خوبم ....
سرت رو نیزه رو به روم بود
اما یه بغضی تو گلوم بود
گلوتو نیزه ها بوسیدن
اما یه بوسه آرزوم بود
ناله بزن اگه میخوای دلت آروم بگیره ،هر چی تو این مسیر کتکشون میزدن، طعنه و ناسزا بهشون میگفتن، این نازدانه ها فقط سر بریده رو میدیدن، فقط میگفتن حسین....


این روضه در شب سوم محرم 94 توسط حجت الاسلام میرزامحمدی اجرا شده است.

سند روضه: حائری محمد مهدی، معالی السبطین، بیروت، موسسه نعمان، 1412ه.ق، ج2، ص135-137.

لازم به ذکر است که کتاب فوق از اعتبار پایین تری برخوردار است.


چاپ   ایمیل

نظرات (2)

This comment was minimized by the moderator on the site

اگر منبع این روضه معتبر نیست چرا در سایت قرار داده اید؟

مهمان
This comment was minimized by the moderator on the site

با سلام و عرض ادب
با اینکه این قضیه در کتب معتبر قدما ذکر نشده و تنها در یک کتاب آورده شده است اما با توجه به اینکه این روضه را استاد محقق حجت الاسلام میرزا محمدی خوانده اند و ایشان معمولا به اسناد روشه دقت دارند با اتکاء به اعتبار ایشان این...

با سلام و عرض ادب
با اینکه این قضیه در کتب معتبر قدما ذکر نشده و تنها در یک کتاب آورده شده است اما با توجه به اینکه این روضه را استاد محقق حجت الاسلام میرزا محمدی خوانده اند و ایشان معمولا به اسناد روشه دقت دارند با اتکاء به اعتبار ایشان این روضه در این سایت درج شده است.

ادامه مطلب
مهمان
هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ارسال نظر بعنوان یک مهمان ثبت نام یا ورود به حساب کاربری خود.
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید